سلام بچه ها در ادامه تایپیکی که قبلا زده بودم به این آدرس
======
http://forum.moshaver.co/f174/%D8%B4...47/index6.html
======
من الان مشهدم قصدم این بود که به مامانم بگم که با مامانش صحبت کنه بگه دخترتون را عروس نمیکنید و این حرفا و برسونه که دختر شما مد نظر ما و پسر ما هستش و اگه نیروی مثبت از طرف اونا اومد یه خواستگاری انجام بشه و یکسالی نامزدی داشته باشیم یا حتی ازشون دعوت کنیم بیان یزد ولی متاسفانه شانس بد من باباش به خاطر دیابت و روزه که میگیره چند وقتیه حال درست حسابی نداره و چند باری بیمارستانی شده از اونور مامان بزرگ (مادر مادریش ) هم خیلی مریضه مثل اینکه و یه جورایی الان هواس درست حسابی ندارن و درگیر این ماجراها هستند و هرچی فکرشو میکنم الان وقتش نیست که در این باره صحبت کنیم در مورد اینکه میگفتم حس میکنم رفتارشون عوض شده هم اشتباه میکردم چون نسبت به پارسال رفتارشون فرقی نداشته چیزی هم که فهمیدم این بود که برنامه دارن عید بیان یزد و این فرصت خوبیه چون دیشب بابام به عموش گفت چی شد یزد نیومدید قرار بود بیاید عموش گفت تو برناممون هستش واسه عید امسال با داداشم و اینا بیایم من 2 روزی که مشهدم تا الان اینکارارو انجام دادم :
1 : ارتباط اس ام اسیم راباهاش بیشتر کردم سعی میکنم به هر بهونه ای بهش پیام بدم و اونم جواب میده
2: دیشب که احیا بود قبلا همیشه فکر میکردم زیاد تو فاز دین و اینا نیست ولی ازش پرسیدم احیا رفتی گفت آره و فهمیدم از نظر دینی در یه رده هستیم در حالی که امروزی هستیم هردومون به نماز و روزه و احیا هم اهمیت میدیم
=========
حالا مهم ترین سوالم اینه تو تایپیک قبلی از این صحبت شد که سوالات غیر مستقیم و هدف دار بپرسم به نظرم الان فرصت خوبیه واسه این پرسش ها خواهشا لطفا دقیق راهنماییم کنید سوال هدف دار چجوری بپرسم من بلد نیستم اصلا واسم لیست اگه میشه تا یادداشت کنم
مثلا فلان جور سوال بپرس تا بفهمی فلان شخصیتش چجوریه یا اینطوری سوال بپرس تا بفهمی فلان رفتارش چجوریه الی آخر
بجه ها به شدت منتظرم در این زمینه راهنماییم کنید من از الان 9 شب دیگه وقت دارم تا بتونم بهتر بشناسمش و شناختم را کامل کنم تا عید که اومدن یزد حتی همونجا خواستگاری انجام بشه
==========
چند تا از سوالاتی که ازش پرسیدم :
من : نظرت درباره من و شخصیت و اخلاقم چیه
او : نظری ندارم راجبت چون خوب شخصیتتو نمیشناسم فقط در همه چی و همه جا مرد باشه همین
من : معمولا دخترا تو سن تو زمان اوج خواستگار داشتنشون هستش واسه تو هم همینطوره قطعا خواستگار زیاد میاد چرا ازدواج نمیکنی
او : چون که الان شرایط خودم و خانوادم اوکی نیست
من :نظرت درباره ازدواج تو سن پایین چیه
او : مخالفم چون طرف هنوز چیزی از زندگی نمیدونه
من : به نظرت سن مناسب واسه دختر و پسر چنده؟
او : پسر 26.27 دختر 23.24
من : از اون دخترایی هستی که میگه ازدواج فقط تو شهر خودم و فقط با همشهری خودم یا اینکه با زندگی تو شهرای دیگه و با غیر همشهریت هم مشکلی نداری ؟
او : نه مشکلی ندارم
من : من به زود ازدواج کردن ولی درست ازدواج کردن اعتقاد خاصی دارم خودمم دوست دارم زود ازدواج کنم از 3 مرحله مد نظرم 2 مرحلش انجام شده 1 مرحله دیگه مونده که ایشالا تو این یکسال انحام میدم و بعدش موضوع را با تنها گزینه مد نظرم در میون میزارم واسه نامزدی
او : خوبه مبارکه پس
من : تو این یکسال میخوام از دیو تبدیل بشم به آدمیزاد از نظر هیکل
او : حتما
=====